آیه 21 سوره لقمان
<<20 | آیه 21 سوره لقمان | 22>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چون به این مردم (اهل جدل و عناد) گویند که بیایید از کتابی که خدا فرستاده پیروی کنید، جواب دهند ما تنها از طریقی که پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم. آیا هر چند آنان را شیطان به آتش دوزخ بخواند (باز پیرو آنها میشوند).
و چون به آنان گویند: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید، می گویند: [پیروی نمی کنیم] بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته ایم، پیروی می کنیم. آیا [کورکورانه از گذشتگان پیروی می کنند] و هرچند که شیطان آنان را با این پیروی به عذاب فروزان دعوت کند؟!
و چون به آنان گفته شود: «آنچه را كه خدا نازل كرده پيروى كنيد»، مىگويند: «[نه!] بلكه آنچه كه پدرانمان را بر آن يافتهايم پيروى مىكنيم»؛ آيا هر چند شيطان آنان را به سوى عذاب سوزان فرا خواند؟
و چون به آنها بگويند: از آنچه خدا نازل كرده است متابعت كنيد؛ گويند: نه، ما از آيينى كه پدران خود را بر آن يافتهايم متابعت مىكنيم. اگر چه شيطان به عذاب آتششان فراخوانده باشد.
و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید!»، میگویند: «نه، بلکه ما از چیزی پیروی میکنیم که پدران خود را بر آن یافتیم!» آیا حتّی اگر شیطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان کند (باز هم تبعیّت میکنند)؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَآ أَنزَلَ اللهُ»: مراد کتاب آسمانی و حق و هدایت است. «السَّعِیرِ»: آتش زبانهکش و فروزان.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ «21»
و هرگاه به آنان گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده پيروى كنيد. گويند:
بلكه ما آنچه را پدرانمان را بر آن يافتهايم پيروى خواهيم كرد. آيا اگر شيطان آنان را به عذاب فروزان فرا خواند (باز هم بايد از او تبعيّت كنند)؟!
نکته ها
كلمهى «قِيلَ»، نشانهى شدّت تعصّب كافران است، يعنى هر حرف حقّى از هر گويندهاى باشد، آنان لجاجت مىكنند و نمىپذيرند و كارى به گوينده ندارند. «قِيلَ لَهُمُ»
«1». نحل، 125.
«2». ملاصدرا در كتاب اسفار خود مى گويد: «تبا لفلسفة تخالف الكتاب و السنة»، نابود باد آن فلسفه اى كه با كتاب و سنت مخالفت كند.
جلد 7 - صفحه 273
پیام ها
1- نمونهى جدال ناروا، تعصّب بر افكار باطل نياكان است. يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ ... قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا
2- پيروى از وحى و آنچه از جانب خداوند است، لازم است. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ»
3- با دعوت منحرفان به حقّ، با آنان اتمام حجّت كنيم. «قِيلَ لَهُمُ»
4- براى انسان دو راه وجود دارد: الف: راه خدا، «ما أَنْزَلَ اللَّهُ» ب: راه شيطان.
«الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ»
5- عقايد نياكان، در سرنوشت نسل آينده مؤثّر است. «وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا»
6- تقليد و تعصّبِ كوركورانه ممنوع. وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا ... أَ وَ لَوْ كانَ (تعصّب نارواى خويشاوندى، از موانع حقّپذيرى و رشد انديشه است)
7- محيط، جامعه و تاريخ، در انتخاب راه مؤثّر است. «وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا»
(انسان بايد با نور علم، عقل و وحى، حركت كند تا هر كجا در محيط، جامعه و تاريخ، انحراف ديد، از آن پرهيز كند.)
8- منطق حقّ، اصل است، نه ملّىگرايى وعقايد ورفتار نياكان. أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ ...
9- شيطان به طور مستمرّ، انسان را به باطل مىخواند. «كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ»
10- هر راهى جز وحى، بيراهه است و به عذاب دوزخ منتهى مىشود. «يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ»
11- سرانجام پيروى از افكار پوچ نياكان، دوزخ است. «عَذابِ السَّعِيرِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ «21»
«1» بحار الانوار، ج 70، ص 21- 20، روايت 17 بنقل از امالى الطّوسى.
جلد 10 - صفحه 355
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ: وقتى گفته شود مر كفار و مشركين را، اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ: پيروى كنيد آن چيزى را كه نازل فرموده است خداى تعالى يعنى قرآن و شرايع اسلام، و بدان تصديق كنيد، قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ: گويند در جواب تصديق نمىكنيم بلكه پيروى مىكنيم، ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا: آنچه را كه يافتيم بر آن پدران خود را، يعنى در طريق پدران خود سلوك مىكنيم. آيه شريفه منع صريح است از تقليد در اصول دين و مذمت فرمايد كسانى را كه پيروى كنند پدران خود را در اصل دين. بعد از آن بر سبيل انكار مىفرمايد: أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ: آيا اگر باشد كه شيطان بر وساوس و هواجس، يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ:
بخواند ايشان را بسوى عذاب سوزان كه آتش جهنم باشد، يعنى اگر شيطان بخواند آنها را به وساوس بسوى چيزى كه مآل آن آتش است، با وجود بر اين پيروى كنند او را و از تقليد در نگذرند (استفهام براى انكار است و تعجب) و ملخص معنى آنكه شيطان ايشان را دعوت كند به تقليد پدران و ترك پيروى پيغمبران، و اين موجب وصول به عذاب نيران است، با اين وصف باز هم دست از تقليد برندارند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ «21» وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ «22» وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «23» نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ «24» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «25»
جلد 4 صفحه 279
ترجمه
و چون گفته شود بايشان كه پيروى كنيد آنچه را كه فرستاد خدا گويند بلكه پيروى ميكنيم آنچه را كه يافتيم بر آن پدران خود را آيا و اگر چه بوده باشد شيطان كه بخواند آنها را بسوى آتش سوزان
و كسيكه واگذارد روى دل خود را بسوى خدا با آنكه نيكوكار باشد پس بتحقيق چنگ زده است در دستگيره محكم و بسوى خدا است سر انجام كارها و كسيكه كفر ورزد
پس نبايد غمگين سازد تو را كفرش بسوى ما است بازگشت آنان پس خبر ميدهيمشان بآنچه كردند همانا خدا دانا است بآنچه در سينهها است
كامياب ميگردانيمشان اندكى پس ناچار ميسازيمشان بسوى عذابى سخت
و هر آينه اگر بپرسى از آنان كيست كه آفريد آسمانها و زمين را هر آينه ميگويند البته خدا بگو ستايش مر خدا را است بلكه بيشترشان نميدانند
تفسير
خداوند متعال در تعقيب مجادله كفار كه در آيه سابقه اشاره بآن شد فرموده و چون ايمان بخداى يگانه و كتاب او بر آنها عرضه شود گويند ما پيرو دين پدرانمان هستيم كه پرستش بت مىنمودند و معلوم ميشود مبناى عقائدشان تقليد است و بايد از آنها سؤال شود بطور انكار كه آيا پيرو پدرانشان هستند اگر چه آن پيروى شيطان و موجب دخول در آتش سوزان جهنّم باشد قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه او نضر بن حارث بود پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله باو فرمود متابعت كتاب خدا را بنما گفت متابعت دين پدران خود را مينمايم و مقصود مذمّت اهل شرك است و بيان انحصار تمسّكشان بتقليد آباء و پس از آن مدح اهل ايمانرا فرموده باين بيان كه و كسيكه واگذارد امور خود را كه در پيش دارد بخدا و بشراشر وجود خود متوجّه بامتثال احكام خدا شود و كار خوب انجام دهد متمسّك بدستاويز محكم الهى شده كه محكمترين دستاويز است و قمّى ره نقل نموده كه مراد ولايت است و عاقبت و سر انجام تمام امور بخدا و اختيار و پاداش او است و كسيكه كافر شود نبايد كفر او موجب حزن و دلتنگى پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم گردد چون ضرر تكذيب او بخودش ميرسد و صدق حضرت ظاهر ميگردد و بازگشت كفّار و ساير خلق بحكم خداوند و حضور در پيشگاه معدلت او است همه را بمجازات اعمالشان خواهد رسانيد همانا خداوند از باطن آنها و
جلد 4 صفحه 280
كينههائيكه در سينه دارند آگاه است چند روزى در دنيا آنها را مهلت ميدهد و از متاع آن بهرهمند ميفرمايد و پس از آن باجبار وارد جهنّم نموده بعذاب سخت و سنگين آن گرفتارشان خواهد فرمود عجب در آنستكه اين مشركين بالفطره موحّدند لذا اگر از آنها بپرسى كيست خالق آسمانها و زمين بدون درنگ ميگويند خداى يگانه و با وجود اين در مقام پرستش و ستايش بوسوسه شيطان بتپرست شدهاند پس بايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم حمد نمايد خدا را بر آنكه دين او را دين فطرى قرار داد و منكرين او را ملزم بتصديق او و اقرار ببطلان مسلك خودشان فرمود و صدق او را بر همه ظاهر ساخت چون پر واضح است كه اگر خالق آسمانها و زمين خداى يگانه باشد خورشيد و ماه و ستارگان و ملائكه و بتها همه مخلوق اويند و با وجود خالق پرستش مخلوق سزاوار نيست ولى بيشتر آنها علم باين لازم بيّن ندارند و نميدانند كه اين اقرار است از آنها ببطلان مرامشان و فساد كردارشان.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنزَلَ اللّهُ قالُوا بَل نَتَّبِعُ ما وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا أَ وَ لَو كانَ الشَّيطانُ يَدعُوهُم إِلي عَذابِ السَّعِيرِ «21»
و زماني که گفته شد بآنها که متابعت، كنيد آنچه را که خداوند نازل فرموده گفتند بلكه ما متابعت ميكنيم آنچه را که يافتيم بر او پدران خود را آيا و لو بوده باشد شيطان که دعوت كند آنها را بسوي عذاب افروخته.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنزَلَ اللّهُ که پيغمبر اكرم (ص) آنها را دعوت بتوحيد و به رسالت و بايمان و باعمال صالحه و تقواي از معاصي و از اعمال زشت فرموده بدستور قرآن مجيد که خداوند نازل فرموده.
قالُوا بَل نَتَّبِعُ ما وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا همان شرك و اعمال و افعال سيئه و مرسومات پدري، آنها که پدرانشان مرتكب ميشدند و ميپرستيدند ما متابعت ميكنيم و دست از دين آبائي و اجدادي خود بر نميداريم.
أَ وَ لَو كانَ الشَّيطانُ يَدعُوهُم إِلي عَذابِ السَّعِيرِ يعني و لو اينكه شيطان آنها را دعوت،
جلد 14 - صفحه 430
ميكند بعذاب سعير معذالك دست از شرك و كفر آبائي خود بر نميدارند که همين نحو که پدران آن ها را جهنمي كرده آنها هم متابعت آنها را ميكنند بجهنم ميروند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- این آیه به منطق ضعیف و سست این گروه گمراه اشاره کرده، میگوید: «هنگامی که به آنها گفته شود، از آنچه خداوند نازل کرده پیروی کنید، میگویند: نه، ما از چیزی پیروی میکنیم که پدران خود را بر آن یافتهایم»! (وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا).
و از آنجا که پیروی از نیاکان جاهل و منحرف، جزء هیچ یک از طرق سه گانه هدایت آفرین فوق نیست، قرآن از آن به عنوان راه شیطانی یاد کرده، میفرماید: «آیا اگر حتی شیطان آنها را دعوت به عذاب آتش فروزان کند» باز هم تبعیت میکنند؟! (أَ وَ لَوْ کانَ الشَّیْطانُ یَدْعُوهُمْ إِلی عَذابِ السَّعِیرِ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم